با فرض اینکه کودک به طور کامل به رواندرمانگر اعتماد کرده است، گامهای پیشرفتهتری برداشته میشود؛ اینکه چطور میتوان، با رعایت جانب احتیاط، به طور مشخص و کاملا عینی در مورد اتفاقی که برای کودک رخ داده صحبت کرد و همچنین چگونه باید رازدار بودن کودک را به هنگام رخ دادن چنین اتفاقاتی کنترل کرد.
ابزارهایی برای تمرکز بر واقعیت
پیشتر اشاره کردیم که اگر تعرض برای کودک بهحد تحملناپذیری دردناک باشد، وی تلاش خواهد کرد تا از یادآوری آن اجتناب ورزد. پس جای تعجب نیست اگر کودک دچار فراموشی شود و سایر نشانگان گسست و ازهمپاشیدگی را بتوان در وی دید. در این حالت، صحبت کردن در این مورد و ادغام و محو آن اتفاق در دیگر رویدادهای زندگی کودک بسیار سخت و پیچیده میشود. سعی کنید تا جایی که مقدور است با کودک ارتباطی بیپرده و روشن برقرار کنید. مثلا از جمله «وقتی X (یکی از اعضای خانواده) در باسن تو چوب فرومیکرد...» به جای «اون اتفاق...» استفاده کنید. در کمال ناباوری، تجربه نشان داده است که درمانگران بیش از خود کودک از این روشِ گفتوگو رویگرداناند.
شاید لازم باشد این شیوه را با یکی از همکاران تمرین کنید. بدین ترتیب، زمینه مناسبی فراهم خواهد آمد تا بتوانید درباره اعمال جنسی صحبت کنید و دریابید کودک و خانواده وی از اندامهای تناسلی دختر، پسر، زن و مرد چگونه سخن میگویند. زیرا خانوادهها برای اندامهای جنسی اسمهای ویژه خودشان را دارند که فهم آن برای دیگران مشکل است. این گامها سرآغازی خواهد بود برای گفتوگو درباره تجربه سوءاستفادهای که از کودک شده است. برای کودک کمسن، حضور والدین و گاه سایر کودکان میتواند مفید باشد.